چرا مجموعه‌ی «تلماسه» باید با قسمت دوم به پایان می‌رسید
نوشته شده توسط : mostafa

اگر از بازیگران سوپراستار و بازی عالی آنها چشم پوشی کنیم و نگاه عمیق تری به داستان بیندازیم، متوجه می شویم که این بازیگرانی که در خدمت ارائه روایتی از خاورمیانه/شمال آفریقا هستند، در واقع هیچ کدام از آنها از هیچ یک از کشورهای حاضر نبوده اند. این مناطق فیلم پر است از سفیدپوستان با روسری و نقاب و لباس‌های بلند عبایی که از کلمات فارسی و عربی استفاده می‌کنند، مردمی تحت سلطه، در شن‌های آفتاب‌زده عبادت می‌کنند و حتی در مواجهه با سخت‌ترین‌ها نیز عابد و پرهیزکار هستند. ویرانی یکی از ناراحت کننده ترین لحظات فیلم زمانی است که مجبور می شوید تخریب یکی از اماکن مقدس فریمن ها را که برای عبادت به آنجا می روند تماشا کنید. در جامعه ای که دیگر طنابی برای چنگ زدن به آن باقی نمانده است، آخرین بقایای ایمان نیز از بین می رود.

تعجب آور است که چگونه فیلمی که در اردن فیلمبرداری شده و بسیاری از عوامل پشت صحنه آن اردنی بودند، از هیچ بازیگر خاورمیانه ای یا آفریقایی استفاده نکرد، آن هم در داستانی که عناصر خاورمیانه در هر گوشه ای مشهود هستند. استعمار فرهنگی اینگونه عمل می کند. آداب و رسوم دیگران را تا حد پوشش و عناصر زیبایی‌شناختی پایین می‌آورد و تا زمانی که ماهیت واقعی خود را از دست می‌دهند، آن‌ها را بی‌ارزش می‌کند. در نهایت «تلماسه 2» قسمت هایی از کتاب را که به دیدگاه مستشرقان نزدیکتر است، پذیرفته و در فیلم خود گنجانده و با تغییراتی که ایجاد کرده، به جای پرکردن حفره های موجود، داستان را جابجا کرده است. دور از متن اصلی؛ با این حال، از آنجایی که هربرت در کتاب‌هایش نقد زیادی به مقوله استعمار دارد، می‌تواند فیلم خود را از یک فیلم فقط با ارزش زیبایی‌شناختی به فیلمی با دغدغه‌های بیشتر تبدیل کند.

در مقایسه، کتاب های فرانک هربرت تصویر پیچیده ای از استعمار را ترسیم می کند و در عین حال رهبر و ماهیت فسادپذیر قدرت و انقلاب را زیر سوال می برد. سیاره بیابانی آراکیس مملو از گنجینه گرانبهایی به نام Spice است، منبعی که برای سفرهای بین ستاره ای ضروری است و حیات سیاره اساسا به آن بستگی دارد. ادویه چیزی است که به نیروی محرکه موتور استعماری تبدیل می شود. این می‌تواند به درگیری‌های دنیای خودمان و مسائل نفت و سایر منابع گرانبها که به استعمار و استثمار دامن زده‌اند، و در نتیجه درگیری‌های چند نسلی، مرتبط باشد. پادشاه و هارکونن ها که قبل از خانواده اتریدیس آراکیس را کنترل می کردند، سیاره آراکیس را غارت کرده اند و بدون کوچکترین توجهی به ساکنان بومی آن یعنی فریمن ها که با اکوسیستم خشن و خشک آراکیس سازگار شده اند، منابع سیاره را برای خود می گیرند. همین امر باعث شده است که وجود و حتی فرهنگ فریمن ها دچار مشکلات زیادی شود. فریمن ها که در چنین محیط خشن زندگی می کنند، احترام خاصی برای طبیعت و منابع آن قائل هستند. با این حال، زندگی آزادگان دائماً با تهدیدهای خارجی مواجه است، کسانی که شیوه زندگی این بومیان را درک نمی کنند و این فرهنگ و سنت ها را نادیده می گیرند، به سادگی آزادگان را وحشی می دانند یا برای آنها ارزشی قائل نیستند. آنها توسط شاه مجبور به کار می شوند و از آنها انتظار می رود با حداقل تجهیزات ادویه استخراج کنند و صدای اعتراض آنها به گوش نمی رسد. این نشان دهنده شیوه های استعماری است که در آن جمعیت های بومی مجبور به کار در شرایط ناعادلانه برای استعمارگران هستند. مقاومت سرسختانه فریمن ها در برابر پادشاه و هارکونن ها حکایت از تأثیر مخرب امپریالیسم فرهنگی دارد که فریمن ها می خواهند جلوی آن را بگیرند.




:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 آبان 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: